:رضا بردستانی
جدیدترین گزارش آژانس انرژی اتمی، پایبندی طرف ایرانی به تمامی تعهدات را تأیید و تأکید می کند؛ آژانس از روند همکاری ایران رضایت کامل دارد. ابراز رضایت کامل آژانس انرژی اتمی از روند همکاری ایران و متعهد ماندن بر تعهداتِ فی مابین در نگاه نخست می تواند بزرگترین و تأثیرگذارترین سوژه برای مخالفین و منتقدین دولت یازدهم به شمار رود اما برداشتی ساده انگارانه خواهد بود اگر رضایت طرف غربی را صرفاً به پای«کوتاه آمدن» و«باج دادن» بنویسیم زیرا اعلام رضایت و نگرشی عمیق بر روند پیشرفت مذاکرات با ایران می تواند از زاویه ای دیگر نیز نگریسته شود.
روند پیشرفت مذاکرات و اعلام رضایت آژانس اگرچه برای طرف های ذینفع می تواند حاوی پیام ها و تفاسیر مختلف و حتی یکجانبه نگرانه باشد اما آن چه از لایه های پنهانِ این توافقات استنباط می شود، رانده شدن آژانس و گروه 1+5 به گردابی از انفعال و سردرگمی است. طرف ایرانی که این بار و به خوبی بر آن چه می خواهد به دست آورد وقوف و استیلای کامل دارد؛ اقدام به تحرکاتی شطرنج گونه ای کرده است که برای رسیدن به پیروزی نهایی حتی حرکاتی گمراه کننده را نیز پیش بینی کرده است. از همین جا می توان با یک شبیه سازیِ تاریخی عملیات والفجر8 و ماجرای اعجاب برانگیز فتح«فاو» را به یادآورد که ایران با یک عملیات ایذایی و تقدیم تعدادی شهید و مجروم و عقب نشینی های تاکتیکی و حساب شده، دشمن را در فاو مغبون و زمینگیر کند. تیم مذاکره کننده که با حمایت هایی قابل تأمل قدم به عرصه ی رویارویی سیاسی- فنی در چهارچوب های پذیرفته شده ی بین المللی گذارده است این بار سختگیرانه تر از همیشه بر خواست های خود پای فشرده است تا جایی که در اظهار نظراتی جسته و گریخته از تریبون های رسمی و گاه غیر رسمی، شاهد اذعان طرف مقابل به برتری های همه جانبه ی طرف ایرانی در مذاکرات هستیم. مذاکره کنندگان ایرانی با تقدیم برخی از مهره های خود که برای طرف مقابل در حکم«برگ برنده» است، رودستی دیپلماتیک به طرف مقابل زده است و آنان را تا مدت ها در موضع سکوت و سردرگمی قرار داده است. حالا این طرف مقابل است که به دنبال راه چاره می گردد. راه چاره یا همان خروج موقتِ طرف های غربی از بن بست های خود ساخته و خود پرداخته، به آوردگاهی تأمل برانگیز بدل شده است تا جایی که با تن دادن به ابتکار عملی کاملاً ایرانی در خلالِ مذاکراتی حساس و نفسگیر، ناخواسته دیکته ی نگارش شده ی ایرانیان را مرور می کنند و این دیکته محتوایی جز«فشار برای رسیدن به مطالبات و نرمش برای از هم نگسستنِ شاکله ی مذاکرات» ندارد.
مذاکره در ذات و اساسِ خود پدیده ای پذیرفته شده و بین المللی است که حصولِ نتایج یکجانبه و صد در صدی برای هر کدام از طرف های درگیر، پنداری نابخردانه است که اگر مبنا حصول نتیجه ای یک سویه بود که بنیاد مذاکره بر مدارِ وقت گذرانی استوار بود نه مجال و مأوایی برای چانه زدن هایی طاقت فرسا، که اگر هدف نهایی از مذاکرات، نتیجه گیرهایی یکطرفه بود بهترین گزینه همانا زور آزمایی در میدان جنگ و رویارویی مسلحانه بود نه ارائه ی هزاران دلیل برهان، طی مذاکراتی چندین روزه در اتاق هایی دربسته!
مواردی که ایران برای پیشرفت مذاکره و حصول اهداف خود در نظر گرفته است از جمله مواردی است که بر پایه ی دانش کاملاً ایرانی و بومی شده در کسری از زمان قابل بازیابی و مروری عمیق تر است یعنی«غنی سازی 20 درصدی» یا کاهش ذخیره ی اورانیوم غنی شده اگرچه ظاهراً منافع و مضار مادی در پی دارد اما از آن جایی که دانشِ آن کاملاً در اختیار ما است پس جای هیچ گونه نگرانی نیست. از دست دادن عنصر زمان در برابر دریافت هایی که در سایه ی این همکاری حاصل خواهیم آورد کم و ناچیز است اما طرف مقابل حالا تمام اختیار مذاکرات را در دست ندارد که هیچ برای هرگونه حرکت بعدی باید منتظر تصمیمات ما باشد و این یعنی حرکت از موضع ضعف به جایگاه قدرت و تأثیر گذار.
غیر متعهد بودن غربی ها یا ایجاد اخلال در روند رو به رشد دانش هسته ای ایران و نیز دسیسه هایی این چنینی از آن ها محتمل و کاملاً قابل پیش بینی است اما ترمیم ذهنیت جامعه ی جهانی که برجای مانده از تبلغیات وسیع غربی ها است در این مقطع در حال مرتفع شدن است و حالا این ادعا که برای مواجهه با ایران«همه ی گزینه ها روی میز است»، خریداری ندارد و تنها گزینه ی باقی مانده ی روی میز چیزی نیست مگر حاضر شدن 1+5 و دیگران پشت میز مذاکرات و اجرای مفاد توافق شده که چندی است مُهر تأییدِ آژانس انرژی اتمی را نیز ضمیمه ی متعهد بودنِ ایرانیان شده است.
این مهم را باید به یاد داشت و بر آن صحّه گذارد که هرگز سابقه نداشته است چندین وزیر خارجه با انبوهی از کارشناسان و مشاورین امور هسته ای و بین المللی، چندین و چند بار مجبور شوند به بهانه ی مشورت با سران کشورهای متبوع خود فضای سنگین مذاکرات را ترک کنند و این بار به وجهی آشکار برای خود زمان بخرند تا از دست مذاکره کنندگان ایرانی رها شوند و این مهم حاصل نیامده است مگر در سایه ی هماهنگی همه ی مسئولان نظام و در رأس آن حمایت همه جانبه ی رهبر معظم انقلاب از تیم مذاکره کننده که به مدیران ارشد مذاکره کننده ی ایرانی توان و انرژی مضاعفی داده است.
جای هیچگونه نگرانی نیست زیرا به وضوح وضعیت«برد-برد»قابل مشاهده است و این یعنی مذاکره در فضایی برابر و در سایه احترام متقابل. کلام پایانی: منتهی به نتیجه شدن این مذاکرات یا به شکست انجامیدن آن در این مقطع، معنایی جز استیصال طرف غربی و برتری مذاکره کنندگان ایرانی ندارد. توجه به این نکته که 1+5 و همه ی طرف های درگیر در مذاکرات هسته ای با توجه به اتمام مأموریت خانم کاترین اشتون نیز از او خواسته اند تا در ادامه ی روند مذاکرات حضوری فعال داشته باشد پیام آشکاری دارد: هرگونه غفلت یا اعمال بی تجربگی نتیجه ای جز شکست در برابر مذاکره کنندگان ایرانی ندارد پس 1+5 با تمام قوا سعی در تداوم بخشیدن وضعیت موجود و ایجاد تعادل در این مذاکرات دارد و باقی ماندن کاترین اشتون در روند مذاکرات و اذعان کری به سرسخت بودن طرف ایرانی یعنی« درایت ایرانی،آژانس انرژی اتمی و 1+5 را در موضع انفعال و سردر گمی قرارداده است» و آنان را مجبور کرده، تمامی نیروهای مدیریتی و مشاوره ای خود را به میدان مذاکره فراخواند و این معنایی جز برتریِ ذهنی تیم ایرانی مذاکره کننده ندارد. حالا دیگر غربی ها نیز می دانند گرفتاری در«تله ی تعهّد»حاصل هوش و ذکاوت ایرانی است که اتخاذ تصمیم را به طرف مقابل یعنی غربی ها منتقل کرده است چون ایرانی ها هر آن چه باید انجام دهند را انجام داده اند.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 17,نوامبر,2024